چو باد صبح گذشتم به گرد هر از قدسی مشهدی غزل 457

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

چو باد صبح گذشتم به گرد هر چمنی

1 چو باد صبح گذشتم به گرد هر چمنی برای خویش، چو کویت نیافتم وطنی

2 چو دست خصم زلیخا، بریده باد آن دست که بر تنی نتواند درید پیرهنی

3 چو قامت تو نهالی ندیده‌ام موزون به اتفاق صبا گشته‌ام به هر چمنی

4 روم به دایره مردم پریشان‌بخت مگر ز موی تو بر گوش من خورد سخنی

عکس نوشته
کامنت
comment