- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا عشق چه ها کند به بلبل بسیار دریده پرده گل
2 شمشیر مقربان دریده دیوانه عشق بی تأمل
3 برتر بود آستانه عشق از هرچه خرد کند تعقل
4 جانان خواهی گذر ز کونین دنیا سیل است و آخرت پل
5 بر آتش قهرت ار نشانند دل خسته مدار در توکل
6 تا چون رخ دلبران برآری از خرمن شعله شاخ سنبل
7 بر مور نهاده اند باری کافلاک نمی کند تحمل
8 رحمی که ز دست می رود کار به غرقه جفا بود تغافل
9 دوری چو تو یوسفی برآید از جنس توالد و تناسل
10 در عشق گریز تا بیابی ملکی که نکرده کس تخیل
11 بزم تو و آنگهی «نظیری » از چرخ نمی کند تنزل