- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا عشق مرا بر سر بازار نیاورد حسن از نگه گرم، خریدار نیاورد
2 پهلو به صبا میزند این حرف که گویم با شانه، که از زلف تو یک تار نیاورد
3 در خواب، سر زلف تو بسیار گرفتم جز خواب پریشان ثمری بار نیاورد
4 داغم که چرا جاذبه ناله بلبل گل را به چمن از سر بازار نیاورد
5 از نرگس جادوگر او تا به مسیحا صدبار خبر برد که یکبار نیاورد
6 قدسی نکنی شکوه ز سودای محبت تسبیح که برد از تو که زنار نیارود؟