میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

میرزاده عشقی
میرزاده عشقی

برسیدم ز پس چند قدم از میرزاده عشقی نمایشنامه 7

نمایشنامه 7 ام از 117 کفن سیاه

برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای

1 برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای وندر آن دره عیان، بقعه چون مقبره‌ای

2 چار دیواری و یک چار وجب پنجره‌ای شدم اندر، به چنین مقبره نادره‌ای

3 پیش شمعی است یکی توده سیاه برده در گوشه آن بقعه پناه

4 پیش خود گفتم: این توده، سیه انبانی است یا پر از توشه، سیه کیسه از چوپانی است

5 دست بردم نگرم، جامه در آن یا نانی است دیدم این هر دو، نه، کالبد بیجانی است

6 دیدمش حیوان نه، نعش زنی است جلد هم جلد نه، تیره کفنی است

7 دیدن مرده به تاریک شب اندر صحرای مرده تنها را، وحشت نگذارد تنهای

8 خشک از حیرت و از بیم شدم بر سر جای دست برداشتم از گشتن و گشتم بی پای

9 بهتر از شمع، رخش می افروخت شمع از رشک رخ او می سوخت

10 چهر سیمینش ز بس پنجه غم بفشرده چو یکی غنچه که در تازه گلی پژمرده

11 نوجوان مرده، تو گوئی که جوانش مرده بس که اندوه جوانمرگی خود را خورده

12 ناگهان یا که وی آوازی داد یا خیالات مرا بازی داد:

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای

شاعر شعر برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای میرزاده عشقی می باشد.

شعر برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای چیست ؟

قالب شعر برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای نمایشنامه است

مضمون اصلی شعر برسیدم ز پس چند قدم بر دره‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر