بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

چنان شد گریهٔ من از بابافغانی شیرازی غزل 547

غزل 547 ام از 695 غزلیات

چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری

1 چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری که چندین چشمهٔ خون سر زد از هر طرف گلزاری

2 مرا بس گرم می پرسی که چونی از تماشایم تو حال دیگران را پرس من در آتشم باری

3 به قند و گل نوازی دیگران را چون دهی ساغر چه شد هم می‌توان کند از دل آزرده‌ای خاری

4 بذوق انگبین تن در ملامت داده ام ورنه زهر خار گلستانت چرا می دیدم آزاری

5 هزاران شمع روشن می توان در یکنفس کشتن چراغ مرده یی را زنده کن گر می کنی کاری

6 ملولم زین گدایی شوخ من تلخی بگو باری گرم چیزی نمی بخشی خموشم کن بگفتاری

7 نیی بلبل فغانی سر بتاب از پای سرو و گل بیا گر همتی داری، قدم نه بر سر داری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری

شاعر شعر چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری چیست ؟

قالب شعر چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری غزل است

مضمون اصلی شعر چنان شد گریهٔ من در فراق لاله‌رخساری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر