سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

چنان عشقش پریشان کرد ما را از سیف فرغانی غزل 9

غزل 9 ام از 736 غزلیات

چنان عشقش پریشان کرد ما را

1 چنان عشقش پریشان کرد ما را که دیگر جمع نتوان کرد ما را

2 سپاه صبر ما بشکست چون او بغمزه تیر باران کرد ما را

3 حدیث عاشقی با او بگفتیم بخندید او و گریان کرد ما را

4 چو بربط برکناری خفته بودیم بزد چنگی و نالان کرد ما را

5 لب چون غنچه را بلبل نوا کرد چو گل بشکفت و خندان کرد ما را

6 بشمشیری که از تن سر نبرد بکشت و زنده چون جان کرد ما را

7 غمش چون قطب ساکن گشت در دل ولی چون چرخ گردان کرد ما را

8 کنون انفاس ما آب حیاتست که از غمهای خود نان کرد ما را

9 بسان ذره بی تاب بودیم کنون خورشید تابان کرد ما را

10 مرا هرگز نبینی تا نمیری بگفت و کار آسان کرد ما را

11 چو بر درد فراقش صبر کردیم بوصل خویش درمان کرد ما را

12 بسان سیف فرغانی بر این در گدا بودیم سلطان کرد ما را

13 نسیم حضرت لطفش صباوار بیکدم چون گلستان کرد ما را

14 چو نفس خویش را گردن شکستیم سر خود در گریبان کرد ما را

15 کنون او ما و ما اوییم در عشق دگر زین بیش چه توان کرد ما را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چنان عشقش پریشان کرد ما را

شاعر شعر چنان عشقش پریشان کرد ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان عشقش پریشان کرد ما را سیف فرغانی می باشد.

شعر چنان عشقش پریشان کرد ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چنان عشقش پریشان کرد ما را چیست ؟

قالب شعر چنان عشقش پریشان کرد ما را غزل است

مضمون اصلی شعر چنان عشقش پریشان کرد ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر