- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پس مبارک گفت احمد شاه را کرد آن خورشید روشن ماه را
2 هر دو همچون ماه و خور تابان شدند همچو انجم دیگران پنهان شدند
3 از جبینها گرد رُفتند آن همه پس مبارکباد گفتند آن همه
4 زین ولایت مرتضی چون برفروخت جان اصحاب نبی از رشک سوخت
5 هر که او با شاه مردان عقد بست زد بدامان نبی بی شبهه دست
6 رو تو عقدی بند با ایشان درست دامن آل نبی را گیر چست
7 عقد میباید که با دینت بود در جهان نی ظلم ونه کینت بود
8 پور بوسفیان اگر کرد او خلاف تیغ ظلم او کرد بیرون از غلاف
9 گر خلافی کرد با شیر خدا بود خود آن با خدا و مصطفی
10 هرکه او ضدّ علیّ مرتضی است بیشک او ضدّ خدا و مصطفی است
11 هر که ضدّ حق بود او کافر است ضدّ حیدر دشمن پیغمبر است
12 رو تو از اهل خدا آگاه شو پس بدین مصطفی همراه شو