تا من پی آن زلف سرافکنده از خاقانی شروانی غزل 264

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

تا من پی آن زلف سرافکنده همی دارم

1 تا من پی آن زلف سرافکنده همی دارم چون شمع گهی گریه و گه خنده همی دارم

2 گه لوح وصالش را سربسته همی خوانم گه پاس خیالش را شب زنده همی دارم

3 سلطان جمال است او من بر در ایوانش تن خاک همی سازم جان بنده همی دارم

4 تا کرد مرا بسته بادام دو چشم او چون پسته دل از حسرت آکنده همی دارم

5 جان تحفهٔ او کردم هم نیست سزای او زین روی سر از خجلت افکنده همی دارم

6 بر حال گذشتهٔ ما هرگز نکنی حسرت امید به الطافش آینده همی دارم

7 از مصحف عشق دل خاقانی گر خود به هلاک آید فرخنده همی دارم

عکس نوشته
کامنت
comment