- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پس آنگه که خاک زمین داد بوس چنین پاسخ آورد فرفوریوس
2 که تا دور باشد خرامش پذیر تو بادی جهان داور دور گیر
3 سر از داد تو بر متاباد دهر که داد تو بیداد را کرد قهر
4 ز پرسیدن شاه ایزد شناس چنان در دل آمد مرا از قیاس
5 کزان پیشتر کاینجهان شد پدید جهان آفرین جوهری آفرید
6 ز پروردن فیض پروردگار به آبی شد آن جوهر آبدار
7 دو نیمه شد آن آب جوهر گشای یکی زیر و دیگر زبر یافت جای
8 به طبع آن دو نیمه چو کافور و مشک یکی نیمهتر گشت و یک نیمه خشک
9 ز تری یکی نیمه جنبش پذیر ز خشکی دگر نیمه آرام گیر
10 شد آن آب جنبشپذیر آسمان شد این آرمیده زمین در زمان
11 خرد تا بدینجاست کوشش نمای برون زین خط اندیشه را نیست جای