بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

کنون که باد خزان از بابافغانی شیرازی غزل 226

غزل 226 ام از 695 غزلیات

کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید

1 کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید خوش آنکه در صف مستان نشست و جام کشید

2 دلم که جام نگون داشت سالها چو حباب ببین که موج شرابش چسان بدام کشید

3 خزان در آمدن آن سوار حاضر بود که در رهش ورق زر باحترام کشید

4 فلک بداد مرادم چنانکه دل می خواست ولی ز هر سر مویم صد انتقام کشید

5 شدم اسیر شکار افگنی که صد باره سنان بدیده ی شیران تیز گام کشید

6 هزار جرعه ی فیضست در قرابه ی عشق خوش آن حریف که این باده را تمام کشید

7 چگونه لذت ذوق وصال دریابد ز یار هر که نه بعد از فراق کام کشید

8 خوش آن فتاده که هر چند یار سرکش بود بگرمی نفسش بر کنار بام کشید

9 بسیل داد فغانی روان سفینه ی عشق نه نام ننگ شنید و نه ننگ نام کشید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید

شاعر شعر کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید چه کسی است ؟

شاعر شعر کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید چیست ؟

قالب شعر کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید غزل است

مضمون اصلی شعر کنون که باد خزان فرش لعل فام کشید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر