کنون بشنو ای خال ِ آزاد از عیوقی ورقه و گلشاه 13

کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد

1 کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد که گلشاه دلخواه با او چه کرد

2 ربیع ابن عدنان چو از پیش اوی سوی کینهٔ ورقه آورد روی

3 بپوشید گلشاه دست سلیح ببر در حسام و به کف در رمیح

4 یکی خز کوفی به سر در ببست بجست از بر بارگی برنشست

5 بسان غلامان تن خویشتن بیاراست آن لعبت سیم تن

6 نهان از کنیزان و پیوستگان نهان از غلامان و دربستگان

7 ز حی بنی ضبه آمد بدر به تیره شب آمد به وقت سحر

8 ببسته به رسم عرب روی خویش به دستار پوشیده گیسوی خویش

عکس نوشته
کامنت
comment