خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کند
1
خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کند
در عالم یاد رخی آیینه تاری می کند
2
چشمی که طعن مستیم بر هوشیاری می زند
پنهان چرا در خاطرم پیمانه کاری می کند
3
یاد فراغت می دهد خاکم به تاراج غبار
آسودگی حشر مرا با بیقراری می کند