- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خفتن نتوان درین گلستان از ناله شب نخفته مرغان
2 ای شب نه غم منی خدا را تا چند نمیرسی به پایان
3 من مانده و همرهان روانه من خفته و کاروان شتابان
4 هستم ز تو من به جان خریدار دردی که نمیرسد به درمان
5 جویند و چه سود چون نیابند روزی که شوم ز دیده پنهان
6 من گریهکنان نشسته غمگین تو خندهزنان گذشته شادان
7 دردی دارم طبیب کآن را نتْوان گفت و نهفت نتوان