- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد صبح را بهر شفاعت به چه تدبیر آرد
2 سبزه شد دود چراغ دل و بیداد هنوز بر سرخاک منش دست به شمشیر آرد
3 چون سراسیمه نباشم که به هر گردش چشم صیدی از سایه مژگان به سر تیر آرد
4 سیرگاهش لب جوی است و گلش سایه ابر جز جنون آب و هوا را که به زنجیر آرد
5 گر کند نشتر فصاد خیال مژه ات خون افسرده برون از رگ تصویر آرد
6 مشربم بین که به بزم عسس توبه اسیر می خورم خون قدحی ساقی اگر دیر آرد