بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

بنشین و از میان کمر از بابافغانی شیرازی غزل 553

غزل 553 ام از 695 غزلیات

بنشین و از میان کمر فتنه را گشای

1 بنشین و از میان کمر فتنه را گشای تا جان تشنه را دهم آبی قبا گشای

2 در انتظار یک نگهم جان بلب رسید چشمی بروزگار من مبتلا گشای

3 از حد گذشت روشنی مجلس رقیب یک ره در خرابه این بینوا گشای

4 داری هوای صحبت بیگانه همچنان چون گویمت که در برخ آشنا گشای

5 ای ترک مست بوی خوشت عالمی گرفت بند قبا که گفت که پیش صبا گشای

6 نگشود هرگزم گرهی دل به خنده یی آه ار بماند این گره بسته ناگشای

7 راه نظر ببند فغانی به آن غزال یا چشم خیره در ره تیر بلا گشای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بنشین و از میان کمر فتنه را گشای

شاعر شعر بنشین و از میان کمر فتنه را گشای چه کسی است ؟

شاعر شعر بنشین و از میان کمر فتنه را گشای بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر بنشین و از میان کمر فتنه را گشای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر بنشین و از میان کمر فتنه را گشای چیست ؟

قالب شعر بنشین و از میان کمر فتنه را گشای غزل است

مضمون اصلی شعر بنشین و از میان کمر فتنه را گشای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر