سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

سر جانان ندارد هر که او از سعدی شیرازی غزل 196

غزل 196 ام از 1930 غزلیات

سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد

1 سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد به جان گر صحبت جانان برآید رایگان باشد

2 مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد

3 ندارد با تو بازاری مگر شوریده اسراری که مهرش در میان جان و مهرش بر دهان باشد

4 پری رویا چرا پنهان شوی از مردم چشمم پری را خاصیت آنست کز مردم نهان باشد

5 نخواهم رفتن از دنیا مگر در پای دیوارت که تا در وقت جان دادن سرم بر آستان باشد

6 گر از رای تو برگردم بخیل و ناجوانمردم روان از من تمنا کن که فرمانت روان باشد

7 به دریای غمت غرقم گریزان از همه خلقم گریزد دشمن از دشمن که تیرش در کمان باشد

8 خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد

9 میانت را و مویت را اگر صد ره بپیمایی میانت کمتر از مویی و مویت تا میان باشد

10 به شمشیر از تو نتوانم که روی دل بگردانم و گر میلم کشی در چشم میلم همچنان باشد

11 چو فرهاد از جهان بیرون به تلخی می‌رود سعدی ولیکن شور شیرینش بماند تا جهان باشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد

شاعر شعر سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد چه کسی است ؟

شاعر شعر سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد سعدی شیرازی می باشد.

شعر سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد چیست ؟

قالب شعر سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد غزل است

مضمون اصلی شعر سر جانان ندارد هر که او را خوف جان باشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر