- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر اکابر آفاق شمس دولت و دین تویی که قدرت تو کوه را کمر گیرد
2 سپاه حادثه را خوف تو به زخم سنان چو بخت دشمنت از خواب بی خبر گیرد
3 فلک بسان همایی ست پرگشاده مقیم برانک بیضه ملکت به زیر پر گیرد
4 ز لفظ بنده به سمع خدایگان برسان چنانک لفظ تو باشد مگر که درگیرد
5 که گر تو دست کرم بر سرم نخواهی داشت سپهر سرزده زودم ز دست بر گیرد