1 سیمین بر تو سنگ بپوشد بسمور زلفت بشبه همی کند نقش بلور
2 ای با لب طوطیان و با کشی گور حسن تو همی مرده بر آرد از گور
1 بر آتش هجر عمری ار بنشینم خاک در تو همی بدل بگزینم
2 از باد همه نسیم زلفت بویم در آب همه خیال رویت بینم
1 ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ
1 بهیچ در نروی تا در آن نیابی سود بهیچکس نروی تا در آن نبینی رنگ