دوش آن زمان که چشمهٔ از خاقانی شروانی قطعه‌ 28

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

دوش آن زمان که چشمهٔ زراب آسمان

1 دوش آن زمان که چشمهٔ زراب آسمان سیماب‌وار زین سوی چاه زمین گریخت

2 مه را گرفته دیدم گفتم ز تیغ میر جرم فلک پس سپر آهنین گریخت

3 لرزان ستارگان ز حسام حسام دین چون سگ گزیده‌ای که ز ماء معین گریخت

4 سیمرغ دولت از فزع دیو گوهران در گوهر حسام سلیمان نگین گریخت

5 حرزی است کز قلادهٔ اهریمن خبیث بگسست و در حمایل روح المین گریخت

6 ترسان عروس ملک چو دخت فراسیاب در ظل پهلوان تهمتن مکین گریخت

7 طفلی است ماهروی که از مار حمیری در ماه رایت پسر آبتین گریخت

8 شمشیر دین نگر که ز شمشیری اهرمن همچون سروش مرگ ز صور پسین گریخت

9 خاقانی از تحکم شمشیر حادثات اندر پناه همت شمشیر دین گریخت

10 پندار موری از فزع نیش سگ مگش اندر مشبک مگس انگبین گریخت

11 یا عنکبوت غار ز آسیب پای پیل اندر حریم کعبهٔ پیل آفرین گریخت

12 چون رنجه شد بپرسش من رنج شد ز تن گفتی که جم درآمد و دیو لعین گریخت

13 از من گریخت حادثه ز اقبال او چنانک علت ز باد عیسی گردون نشین گریخت

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر