دوش چون نی سطر دردی می‌چکید از بیدل دهلوی غزل 1986

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

دوش چون نی سطر دردی می‌چکید از خامه‌ام

1 دوش چون نی سطر دردی می‌چکید از خامه‌ام ناله‌ها خواهد پر افشاند ازگشاد نامه‌ام

2 شمع را جز سوختن آینه‌دار هوش نیست پنبهٔ گوشست یکسر سوز این هنگامه‌ام

3 تا به‌ کی باشد هوس محوکشاکشهای ناز داغ‌کرد اندیشهٔ رد و قبول عامه‌ام

4 قدر دانی در بساط امتیاز دهر نیست ورنه من در مکتب بی‌دانشی علامه‌ام

5 پیش من نه آسمان پشمی ندارد درکلاه می‌دهد زاهد فریب عصمت عمامه‌ام

6 لوح امکان در خور بالیدن نطقم نبود فکر معنیهای نازک کرد نال خامه‌ام

7 تا به‌کی پوشد نفس عریان تنیهای مرا بیشتر چون صبح رنگ خاک دارد جامه‌ام

8 بیدل از یوسف دماغ بی‌نیاز من پراست انفعال بوی پیراهن ندارد شامه‌ام

عکس نوشته
کامنت
comment