- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوش در خواب جنان دید دو چشم بختم که دگر گلشن امّید من آراسته بود
2 از گل و لاله جهان خرّم و آنگه به کنار دوست بنشسته و دشمن به میان خاسته بود
3 بدر شد ماه امید من و روشن دل گشت گرچه از جور محاق فلکی کاسته بود
4 شکر معبود همی کردم و گفتم آخر برسید آنچه دل من ز خدا خواسته بود