- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فریاد از آن دو چشمک جادوی دلفریب فریاد از آن دو کافر غازی با نهیب
2 این همبر دو ترکش دلگیر جان ستان وان پیش دو شمامهٔ کافور یا دو سیب
3 بردوش غایه کش او زهره میرود چون کیقباد و قیصر پانصدش در رکیب
4 یوسف نبود هرگز چون او به نیکویی چون سامری هزارش چاکر گه فریب
5 آسیب عاشقی و غم عشق و گمرهی تا روی او بدید پس آن طرفهها و زیب
6 غمخانه برگزید و ره عشق و گمرهی هر روز می برآرد نوعی دگر ز جیب
7 بسترد و گفت چون که سنایی همه ز جهل بنبشت در هوای غم عشق صد کتیب