عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی
عارف قزوینی

شانه بر زلف پریشان زده‌ای از عارف قزوینی تصنیف 18

تصنیف 18 ام از 154 تصنیفها

شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به

1 شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به دست بر منظرهٔ جان زده‌ای به به به

2 آفتاب از چه طرف سر زده‌ای امروز که سر به من بی‌سر و سامان زده‌ای به به به

3 صف دل‌ها همه بر هم زده‌ای ماشاءاله تا به هم آن صف مژگان زده‌ای به به به

4 صبح از دست تو پیراهن طاقت زده چاک تا سر از چاک گریبان زده‌ای به به به

5 من خراباتیم از چشم تو پیداست که دی باده در خلوت رندان زده‌ای به به به

6 تو بدین چشم گر عابد بفریبی چه عجب گول صد مرتبه شیطان زده‌ای به به به

7 تن یک‌لایی من بازوی تو سیلی عشق تو مگر رستم دستان زده‌ای به به به

8 بود پیدا ز تک و پوی رقیب این که تواَش همچو سگ سنگ به دندان زده‌ای به به به

9 عارف این گونه سخن از دگران ممکن نیست دست بالاتر از امکان زده‌ای به به به

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به

شاعر شعر شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به چه کسی است ؟

شاعر شعر شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به عارف قزوینی می باشد.

شعر شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به چیست ؟

قالب شعر شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به تصنیف است

مضمون اصلی شعر شانه بر زلف پریشان زده‌ای به به به چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر