گه گه بجور از عاشی از بابافغانی شیرازی غزل 556

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم کنی

1 گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم کنی بازم نمایی عشوه یی وز نو گرفتارم کنی

2 تو می روی و من بخود طوطی صفت در گفتگو باشد که آیی سوی من گوشی بگفتارم کنی

3 دیدن بغیرت در سخن نبود بسم؟ کز طعنه هم از دور چون پیدا شوم صد نکته در کارم کنی

4 خوش آنکه بر خاک درت افتاده باشم بیخبر مست و غزل خوان بر سرم آیی و هشیارم کنی

5 همچون فغانی شد دلم پر خون ز درد و داغ او ای گریه یاری کن دمی شاید سبکبارم کنی

عکس نوشته
کامنت
comment