-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شنو پندی ز من ای یار خوش کیش به خون دل برآید کار درویش
2 یقین میدان مجیب و مستجابست دعای سوخته درویش دل ریش
3 چو آن سلطان بیچون را بدیدی غنی گشتی رهیدی از کم و بیش
4 چو اسماعیل قربان شو در این عشق ولی را بنده شو گر نیستی میش
5 چو پختی در هوای شمس تبریز از این خامان بیهوده میندیش