- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رخ شرمگین توهیچگه به خیال ما نکند عرق که دل از تپش نگدازد و نگه از حیا نکند عرق
2 به نیاز تحفهٔ یکدلی سبقی نبردهام از وفا که ز گرمجوشی خون من به کف حیا نکند عرق
3 به لبم ز حاجت ناروا گرهیست نم زدهٔ حیا سررشتهٔگله واکنم اگر آشنا نکند عرق
4 به غبار رنگ و هوای گل نگه ستمزده اشک شد کسی اینقدرکه پس هوس بدود چرا نکند عرق
5 تب و تاب هستی منفعل سرشمع بسته به دوش من نگشاید از دم تیغ هم گرهی که وا نکند عرق
6 الم تردد سرنگون ز تری چسان بردم برون چو قدم نمیسپرم رهیکه نشان پا نکند عرق
7 چو سحاب معبد آرزو دهدم نوید چه آبرو اگر از بلندی دست من اثر دعا نکند عرق
8 چقدر زکوشش ناتوان دهد انتظار خجالتم که به خاک هم نرسم چو اشک اگرم وفا نکند عرق
9 به نفس رسیدهای از عدم چو سحر به جبههٔ شبنمی خجلست زندگی از کسی که درین هوا نکند عرق
10 ز نیاز بیدل و ناز او ندمد تفاوت ما و تو اگر از طبیعت منفعل ز خودم جدا نکند عرق