🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی

شهنشاه بر تخت از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 37

شاهنامه 37 ام از 778 جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب

شهنشاه بر تخت زرین نشست

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32

1 شهنشاه بر تخت زرین نشست یکی گرزهٔ گاوپیکر بدست

2 بیک دست او زال و رستم بهم چو پیل سرافراز و شیر دژم

3 بدست گر طوس و گودرز و گیو دگر بیژن گرد و رهام نیو

4 نهاده همه چهر بر چشم شاه بدان تا چه گوید ز کار سپاه

5 بواز گفت آن زمان شهریار که این نامداران به روزگار

6 هران کس که دارید راه و خرد بدانید کین نیک و بد بگذرد

7 همه رفتنی‌ایم و گیتی سپنچ چرا باید این درد و اندوه و رنج

8 ز هر دست خوبی فرازآوریم بدشمن بمانیم و خود بگذریم

9 کنون گاو آن زیر چرم اندر است که پاداش و بادافره دیگرست

10 بترسید یکسر ز یزدان پاک مباشید ایمن بدین تیره خاک

11 که این روز بر ما همی بگذرد زمانه دم هر کسی بشمرد

12 ز هوشنگ و جمشید و کاوس شاه که بودند با فر و تخت و کلاه

13 جز از نام ازیشان بگیتی نماند کسی نامهٔ رفتگان برنخواند

14 از ایشان بسی ناسپاسان بدند بفرجام زان بد هراسان بدند

15 چو ایشان همان من یکی بنده‌ام وگر چند با رنج کوشنده‌ام

16 بکوشیدم و رنج بردم بسی ندیدم که ایدر بماند کسی

17 کنون جان و دل زین سرای سپنج بکندم سرآوردم این درد و رنج

18 کنون آنچ جستم همه یافتم ز تخت کیی روی برتافتم

19 هر آن کس که در پیش من برد رنج ببخشم بدو هرچ خواهد ز گنج

20 ز کردار هر کس که دارم سپاس بگویم بیزدان نیکی‌شناس

21 بایرانیان بخشم این خواسته سلیح و در گنج آراسته

22 هر آن کس که هست از شما مهتری ببخشم بهر مهتری کشوری

23 همان بدره و برده و چارپای براندیشم آرم شمارش بجای

24 ببخشم که من راه را ساختم وزین تیرگی دل بپرداختم

25 شما دست شادی بخوردن برید بیک هفته ایدر چمید و چرید

26 بخواهم که تا زین سرای سپنج گذر یابم و دور مانم ز رنج

27 چو کیخسرو این پندها برگرفت بماندند گردان ایران شگفت

28 یکی گفت کین شاه دیوانه شد خرد با دلش سخت بیگانه شد

29 ندانم برو بر چه خواهد رسید کجا خواهد این تاج و تخت آرمید

30 برفتند یکسر گروهاگروه همه دشت لشکر بدو راغ و کوه

31 غو نای و آوای مستان ز دشت تو گفتی همی از هوا برگذشت

32 ببودند یک هفته زین گونه شاد کسی را نیامد غم و رنج یاد

ابوالقاسم فردوسی از شاعران بزرگ قرن 3 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
اثر شهنشاه بر تخت زرین نشست شاهنامه 37 ام از 778 جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی می باشد
شعر قالب : شاهنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست

شاعر شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست چه کسی است ؟

شاعر شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست ابوالقاسم فردوسی می باشد.

شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 3 سروده شده است.

قالب شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست چیست ؟

قالب شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست شاهنامه است

سبک شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست چیست ؟

سبک شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر شهنشاه بر تخت زرین نشست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ابوالقاسم فردوسی

شهنشاه بر تخت از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 37

شاهنامه 37 ام از 778 جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب
بنر