- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شهابآسا نگاهم از سپهر دیده میتازد تماشا در بساط عارضش شطرنج میبازد
2 الا شاهی که فرزینوَش رقیب کج به او همدم مرا او بیگنه از راستی رخمات میسازد
3 همین بار غمش عمریست همچون فیل بر دوشم به سوی او بود آیا که اسپ بخت من تازد؟!
4 مپرس آیین چشم ساحر آن شوخ ظالم را که تاریک نگاهش عالمی در خاک اندازد
5 یم هر قطره اشکم اگر طوفاننما گردد وگر نوح است از بیم سرشکم کشتی آغازد!
6 رود تا دامن خورشید دود آه عشاقان فلک را تندر برقم عجب نبود که بگدازد
7 ز یمن مقدم آن شهسوار کشور خوبی بساط صحن غیب را تا ابد با خویشتن نازد
8 ازین مشرق طلوع آرد شه اورنگ محبوبی دم اندیشهات طغرل اگر چون صبح خمیازد