- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
شها بجشن فروردین بماه فروردین آزادی کزین بردان و دین کیان، سروش آورد ترا دانایی و بینایی بکاردانی، و دیر زیو باخوی هژیر، و هنری و دانا گرامی، و درم خوار، و سرایت آباد، و زندگانی بسیار، ,
چون این بگفتی چاشنی کردی و جام بملک دادی، و خوید در دست دیگر نهادی. و دینار و درم در پیش تخت او بنهادی، و بدین آن خواستی که روز نو و سال نو هرچه بزرگان اول دیدار چشم برآن افگنند تا سال دیگر شادمان و خرم با آن چیزها در کامرانی بمانند، و آن بریشان مبارک گردد، که خرمی و آبادانی جهان درین چیزهاست که پیش ملک آوردندی، اکنون فایده و صفت و خاصیت زر آغاز کنیم و سخن از وی گوییم که زر شاه همه گوهرهاء گدازنده است و زینت ملوک چنانکه گفته اند، ,