1 شاها ، بجلال ، آسمانی گویی در دانش وجود بحر و کانی گویی
2 هجرت کردی ، باز گرفتی عالم پیغمبر آخر الزمانی گویی
1 چون علاء دولت و دین دروغا خنجر کشد رایت اعزاز حق بر گنبد اخضر کشد
2 تا بود زین سان هلاک خسم او، از آفتاب هم سپر گیرد بکف گردون و هم خنجر کشد
1 خسروا ، چون تو آسمان نارد خدمت و زمانه بگزارد
2 باد را هیبت تو بر بندد کوه را حملهٔ تو بردارد