جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

شادیی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1078

غزل 1078 ام از 6329 غزلیات

شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر

1 شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر شادیی کان از دلت آید زهی کان شکر

2 بازخر جان مرا زین هر دو فراش ای خدا پهلوی اصحاب کهفم خوش بخسبان بی‌خبر

3 سایه شادیست غم غم در پی شادی دود ترک شادی کن که این دو نسکلد از همدگر

4 در پی روزست شب و اندر پی شادیست غم چون بدیدی روز دان کز شب نتان کردن حذر

5 تا پی غم می‌دوی شادی پی تو می‌دود چون پی شادی روی تو غم بود بر ره گذر

6 یاد می‌کن آن نهنگی را که ما را درکشد تا نماند فهم و وهم و خوب و زشت و خشک و تر

7 همچو شمع نخل بندان کآتشش در خود کشد کاغذ پرنقش و صورت درفتد در آب در

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر

شاعر شعر شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر چه کسی است ؟

شاعر شعر شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر چیست ؟

قالب شعر شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر غزل است

مضمون اصلی شعر شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر