جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

شدست از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1137

غزل 1137 ام از 6329 غزلیات

شدست نور محمد هزار شاخ هزار

1 شدست نور محمد هزار شاخ هزار گرفته هر دو جهان از کنار تا به کنار

2 اگر حجاب بدرد محمد از یک شاخ هزار راهب و قسیس بردرد زنار

3 تو را اگر سر کارست روزگار مبر شکار شو نفسی و دمی بگیر شکار

4 تو را سعادت بادا که ما ز دست شدیم ز دست رفتن این بار نیست چون هر بار

5 پریر یار مرا گفت کاین جهان بلاست بگفتمش که ولیکن نه چون تو بی‌زنهار

6 جواب داد تو باری چرا زنی تشنیع که پات خار ندید و سرت نیافت خمار

7 بگفتمش که بلی لیک هم مگیر مرا نیاحتی که کنم وفق نوحه اغیار

8 چو میرخوان توام ترش بنهم و شیرین که هر کسی بخورد بای خود ز خوان کبار

9 به سوزنی که دهان‌ها بدوخت در رمضان بیا بدوز دهانم که سیرم از گفتار

10 ولی چو جمله دهانم کدام را دوزی نیم چو سوزن کو را بود یکی سوفار

11 خیار امت محتاج شمس تبریزند شکافت خربزه زین غم چه جای خیر و خیار

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شدست نور محمد هزار شاخ هزار

شاعر شعر شدست نور محمد هزار شاخ هزار چه کسی است ؟

شاعر شعر شدست نور محمد هزار شاخ هزار جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر شدست نور محمد هزار شاخ هزار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر شدست نور محمد هزار شاخ هزار چیست ؟

قالب شعر شدست نور محمد هزار شاخ هزار غزل است

مضمون اصلی شعر شدست نور محمد هزار شاخ هزار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر