آرد شبیخون چون هجرت ای از طبیب اصفهانی غزل 143

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

آرد شبیخون چون هجرت ای ماه

1 آرد شبیخون چون هجرت ای ماه گیرد بلندی شبهای کوتاه

2 مجنون محزون گریان بوادی لیلای سرخوش خندان بخرگاه

3 از میوه تو ای نخل سرکش ما را چه حاصل با دست کوتاه

4 مگشای محمل درین گذرگه کشتی میفکن در این خطرگاه

5 گر زلتی رفت با دوست میگوی ورحاجتی هست از دوست میخواه

6 گریان تو منشین بنگر درین باغ خندیدن گل بر عمر کوتاه

7 گویا که دارد پیغام و صلی پیکی شتابان می آید از راه

8 تو مست خواب و از یارب من آمد بیارب مرغ سحرگاه

9 کاهید جان را عشق طبیبم آگاهیش نه زین عشق جانکاه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر