-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سپهر مکارم صفی کز صفاتش کدورت نصیب روان عدو شد
2 ازو اقتدار معالی فزون گشت وزو روزگار مکارم نکو شد
3 کهن گردد اکنون حدیث افاضل چو از عقل او حلهٔ علم نو شد
4 چو خورشید آوازهٔ او برآمد همان گاه ماه مقنع فرو شد
5 همی گفتم امروز آخر سر او بدین سر سزاوار سنگ از چه رو شد
6 خرد گفت آن سنگ نامهربان را که بر فرق آن آسمان علو شد
7 مگر مشکلی اوفتاده است اگرنه چرا بر در حجرهٔ عقل او شد