🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی

سپهدار ترکان از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 20

شاهنامه 20 ام از 778 داستان دوازده رخ

سپهدار ترکان برآراست کار

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39

1 سپهدار ترکان برآراست کار ز لشکر گزید آن زمان ده سوار

2 ابا اسب و ساز و سلیح تمام همه شیرمرد و همه نیک‌نام

3 همانگه ز ایران سپه پهلوان بخواند آن زمان ده سوار جوان

4 برون تاختند از میان سپاه برفتند یکسر به آوردگاه

5 که دیدار دیده بر ایشان نبود دو سالار ز این گونه زرم آزمود

6 ابا هر سواری ز ایران سپاه ز توران یکی شد ورا رزم خواه

7 نهادند پس گیو را با گروی که همزور بودند و پرخاشجوی

8 گروی زره کز میان سپاه سراسر بر او بود نفرین شاه

9 که بگرفت ریش سیاوش به دست سرش را برید از تن پاک پست

10 دگر با فریبرز کاوس تفت چو کلباد ویسه به آورد رفت

11 چو رهام گودرز با بارمان برفتند یک با دگر بدگمان

12 گرازه بشد با سیامک به جنگ چو شیر ژیان با دمنده نهنگ

13 چو گرگین کارآزموده سوار که با اندریمان کند کارزار

14 ابا بیژن گیو رویین گرد به جنگ از جهان روشنایی ببرد

15 چو او خواست با زنگه شاوران دگر برته با کهرم از یاوران

16 چو دیگر فروهل بد و زنگله برون تاختند از میان گله

17 هجیر و سپهرم به کردار شیر بدان رزمگاه اندر آمد دلیر

18 چو گودرز کشواد و پیران به هم همه ساخته دل به درد و ستم

19 میان بسته هر دو سپهبد به کین چه از پادشاهی چه از بهر دین

20 بخوردند سوگند یک با دگر که کس برنگرداند از کینه سر

21 بدان تا که را گردد امروز کار که پیروز برگردد از کارزار

22 دو بالا بد اندر دو روی سپاه که شایست کردن به هرسو نگاه

23 یکی سوی ایران دگر سوی تور که دیدار بودی به لشکر ز دور

24 به پیش اندرون بود هامون و دشت که تا زنده شایست بر وی گذشت

25 سپهدار گودرز کرد آن نشان که هر کو ز گردان گردنکشان

26 به زیر آورد دشمنی را چو دود درفشی ز بالا برآرند زود

27 سپهدار پیران نشانی نهاد به بالای دیگر همین کرد یاد

28 از آن پس به هامون نهادند سر به خون ریختن بسته گردان کمر

29 به تیغ و به گرز و به تیر و کمند همی آزمودند هرگونه بند

30 دلیران توران و کنداوران ابا گرز و تیغ و پرندآوران

31 که گر کوه پیش آمدی روز جنگ نبودی بر آن رزم کردن درنگ

32 همه دستهاشان فروماند پست در زور یزدان بر ایشان ببست

33 به دام بلا اندر آویختند که بسیار بیداد خون ریختند

34 فرومانده اسبان جنگی به جای تو گفتی که با دست بستست پای

35 بر ایشان همه راستی شد نگون که برگشت روز و بجوشید خون

36 چنان خواست یزدان جان‌آفرین که گفتی گرفت آن گوان را زمین

37 ز مردی که بودند با بخت خویش برآویختند از پی تخت خویش

38 سران از پی پادشاهی به جنگ بدادند جان از پی نام و ننگ

39 دمان آمدند اندر آوردگاه ابا یکدگر ساخته کینه خواه

ابوالقاسم فردوسی از شاعران بزرگ قرن 3 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
اثر سپهدار ترکان برآراست کار شاهنامه 20 ام از 778 داستان دوازده رخ در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی می باشد
شعر قالب : شاهنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر سپهدار ترکان برآراست کار

شاعر شعر سپهدار ترکان برآراست کار چه کسی است ؟

شاعر شعر سپهدار ترکان برآراست کار ابوالقاسم فردوسی می باشد.

شعر سپهدار ترکان برآراست کار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 3 سروده شده است.

قالب شعر سپهدار ترکان برآراست کار چیست ؟

قالب شعر سپهدار ترکان برآراست کار شاهنامه است

سبک شعر سپهدار ترکان برآراست کار چیست ؟

سبک شعر سپهدار ترکان برآراست کار سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر سپهدار ترکان برآراست کار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ابوالقاسم فردوسی

سپهدار ترکان از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 20

شاهنامه 20 ام از 778 داستان دوازده رخ
بنر