- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خورشید منی بروی پرنور من از تو چو سایه مانده ام دور
2 خوبان همه صورت و تویی جان عالم همه ظلمت و تویی نور
3 از روی تو نور می درافتد در کوی تو همچو آتش از طور
4 بیمار غم تو همچو عیسی کرده بنفس علاج رنجور
5 در حشر که باشد آدمی را دیوان عمل کتاب منشور
6 عاشق بتو زنده گردد ای دوست نی چون دگران بنفخه صور
7 عاشق نرمد بجور از تو هرگز نرمد بهشتی از حور
8 بی غره طلعت چو ماهت هر روز مرا شبی است دیجور
9 من مست ز خاک کوی عشقم چون شارب خمر از آب انگور
10 سیف از تو بجان عوض نخواهد یکسان نبود محب و مزدور
11 نزدیکش کن بخود کزین بیش پروانه نمی شکیبد از دور