🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

اقبال لاهوری
اقبال لاهوری

ای ز خود از اقبال لاهوری پس چه باید کرد؟ 15

پس چه باید کرد؟ 15 ام از 953 پس چه باید کرد؟

ای ز خود پوشیده خود را بازیاب

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38

1 ای ز خود پوشیده خود را بازیاب در مسلمانی حرامست این حجاب

2 رمز دین مصطفی دانی که چیست فاش دیدن خویش را شاهنشی است

3 چیست دین؟ دریافتن اسرار خویش زندگی مرگ است بی دیدار خویش

4 آن مسلمانی که بیند خویش را از جهانی برگزیند خویش را

5 از ضمیر کائنات آگاه اوست تیغ لا موجود «الا الله» اوست

6 در مکان و لامکان غوغای او نه سپهر آواره در پهنای او

7 تا دلش سری ز اسرار خداست حیف اگر از خویشتن ناآشناست

8 بندهٔ حق وارث پیغمبران او نگنجد در جهان دیگران

9 تا جهانی دیگری پیدا کند این جهان کهنه را برهم زند

10 زنده مرد از غیر حق دارد فراغ از خودی اندر وجود او چراغ

11 پای او محکم به رزم خیر و شر ذکر او شمشیر و فکر او سپر

12 صبحش از بانگی که برخیزد ز جان نی ز نور آفتاب خاوران

13 فطرت او بی جهات اندر جهات او حریم و در طوافش کائنات

14 ذره ئی از گرد راهش آفتاب شاهد آمد بر عروج او کتاب

15 فطرت او را گشاد از ملت است چشم او روشن سواد از ملت است

16 اندکی گم شو به قرآن و خبر باز ای نادان بخویش اندر نگر

17 در جهان آواره ئی بیچاره ئی وحدتی گم کرده ئی صد پاره ئی

18 بند غیر الله اندر پای تست داغم از داغی که در سیمای تست

19 میر خیل ! از مکر پنهانی بترس از ضیاع روح افغانی بترس

20 ز آتش مردان حق می سوزمت نکته ئی از پیر روم آموزمت

21 «رزق از حق جو ، مجو از زید و عمر مستی از حق جو ، مجو از بنگ و خمر

22 گل مخر گل را مخور گل را مجو زانکه گل خوار است دائم زرد رو

23 دل بجو تا جاودان باشی جوان از تجلی چهره ات چون ارغوان

24 بنده باش و بر زمین رو چون سمند چون جنازه نی که بر گردن برند»

25 شکوه کم کن از سپهر لاجورد جز به گرد آفتاب خود مگرد

26 از مقام ذوق و شوق آگاه شو ذره ئی؟ صیاد مهر و ماه شو

27 عالم موجود را اندازه کن در جهان خود را بلند آوازه کن

28 برگ و ساز کائنات از وحدتست اندرین عالم ، حیات از وحدت است

29 در گذر از رنگ و بوهای کهن پاک شو از آرزوهای کهن

30 این کهن سامان نیرزد با دو جو نقشبند آرزوی تازه شو

31 زندگی بر آرزو دارد اساس خویش را از آرزوی خود شناس

32 چشم و گوش و هوش ، تیز از آرزو مشت خاکی لاله خیز از آرزو

33 هر که تخم آرزو در دل نکشت پایمال دیگران چون سنگ و خشت

34 آرزو سرمایهٔ سلطان و میر آرزو جام جهان بین فقیر

35 آب و گل را آرزو آدم کند آرزو ما را ز خود محرم کند

36 چون شرر از خاک ما بر می جهد ذره را پهنای گردون میدهد

37 پور آزر کعبه را تعمیر کرد از نگاهی خاک را اکسیر کرد

38 تو خودی اندر بدن تعمیر کن مشت خاک خویش را اکسیر کن

اقبال لاهوری از شاعران بزرگ قرن 14 هجری می باشد و سبک شعری ایشان نوین است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب پس چه باید کرد؟ 15 ام از 953 پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری می باشد
شعر قالب : پس چه باید کرد؟ سبک : نوین
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب

شاعر شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب اقبال لاهوری می باشد.

شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب چیست ؟

قالب شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب پس چه باید کرد؟ است

سبک شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب چیست ؟

سبک شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب سبک نوین است

مضمون اصلی شعر ای ز خود پوشیده خود را بازیاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
اقبال لاهوری

ای ز خود از اقبال لاهوری پس چه باید کرد؟ 15

پس چه باید کرد؟ 15 ام از 953 پس چه باید کرد؟
بنر