ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی

سکندر چو بر تخت از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 1

شاهنامه 1 ام از 778 پادشاهی اسکندر

سکندر چو بر تخت بنشست گفت

1 سکندر چو بر تخت بنشست گفت که با جان شاهان خرد باد جفت

2 که پیروزگر در جهان ایزدست جهاندار کز وی نترسد بدست

3 بد و نیک هم بگذرد بی‌گمان رهایی نباشد ز چنگ زمان

4 هرانکس که آید بدین بارگاه که باشد ز ما سوی ما دادخواه

5 اگر گاه بار آید ار نیم‌شب به پاسخ رسد چون گشاید دو لب

6 چو پیروزگر فرهی دادمان در بخت پیروز بگشادمان

7 همه زیردستان بیابند بهر به کوه و بیابان و دریا و شهر

8 نخواهیم باژ از جهان پنج سال جز آنکس که گوید که هستم همال

9 به دوریش بخشیم بسیار چیز ز دارنده چیزی نخواهیم نیز

10 چو اسکندر این نیکویها بگفت دل پادشا گشت با داد جفت

11 ز ایوان برآمد یکی آفرین بران دادگر شهریار زمین

12 ازان پس پراگنده شد انجمن جهاندار بنشست با رای‌زن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سکندر چو بر تخت بنشست گفت

شاعر شعر سکندر چو بر تخت بنشست گفت چه کسی است ؟

شاعر شعر سکندر چو بر تخت بنشست گفت ابوالقاسم فردوسی می باشد.

شعر سکندر چو بر تخت بنشست گفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 3 سروده شده است.

قالب شعر سکندر چو بر تخت بنشست گفت چیست ؟

قالب شعر سکندر چو بر تخت بنشست گفت شاهنامه است

مضمون اصلی شعر سکندر چو بر تخت بنشست گفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر