1 دیده از جوش گریه دریایی سینه از شور ناله صحرایی
2 بی سر و پا دویدگان تو را دشت یک سینه داغ رسوایی
3 همه جا با ستمکشان تو را مهر یک زخم ناشکیبایی
4 سوخت دور از تو جوش انجمنم نتوان بود صید تنهایی
1 گل گل شکفتی از می و افروختی مرا افروختی ز باده چها سوختی مرا
2 نه مست و نه خمار نه هجران و نه وصال حیرت گدازدم که چرا سوختی مرا
1 سیرکن نو رسیده ما را وحشت آرمیده ما را
2 ای کبوتر دچار باز شوی دیده ای نور دیده ما را
1 یا جلوه مده فرشته ها را یا خام مکن برشته ها را
2 دهقانی برق اگر نباشد انبار کنند کشته ها را