1 دیده از جوش گریه دریایی سینه از شور ناله صحرایی
2 بی سر و پا دویدگان تو را دشت یک سینه داغ رسوایی
3 همه جا با ستمکشان تو را مهر یک زخم ناشکیبایی
4 سوخت دور از تو جوش انجمنم نتوان بود صید تنهایی
1 جنون نمی کند از خویشتن جدا ما را چه احتیاج به یاران آشنا ما را
2 اگر چه ساده خیالیم ساده لوح نه ایم کدام وعده چه دل دیده ای کجا ما را
1 عشق ساغر داده شوق تشنه دیدار مرا خواب آسایش نبیند چشم بیدار مرا
2 هر نفس از ساغر اشکم بهاری تر دماغ خوی او برخود شگون دانسته آزار مرا
1 رام طاعتیم و کشاکش کمند ما صید دلیم و گردن تسلیم بند ما
2 شکر فروش خنده او زهر چشم او تلخی فزای گریه ما زهرخند ما