1 آن لطف که در شمایل اوست ببین وآن خندهٔ همچو پسته در پوست ببین
2 نینی تو به حسن روی او ره نبری در چشم من آی و صورت دوست ببین
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 دیدار تو حل مشکلات است صبر از تو خلاف ممکنات است
2 دیباچهٔ صورت بدیعت عنوان کمال حسن ذات است
1 چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت که یک دم از تو نظر بر نمیتوان انداخت
2 بلای غمزه نامهربان خون خوارت چه خون که در دل یاران مهربان انداخت
1 عشرت خوش است و بر طرف جوی خوشتر است می بر سماع بلبل خوشگوی خوشتر است
2 عیش است بر کنار سمن زار خواب صبح؟ نی، در کنار یار سمن بوی خوشتر است
1 بگذشت و چه گویم که چه بر من بگذشت سیلاب محبتم ز دامن بگذشت
2 دستی به دلم فرو کن ای یار عزیز تا تیر ببینی که ز جوشن بگذشت
1 عشقبازی نه من آخر به جهان آوردم یا گناهیست که اول من مسکین کردم
2 تو که از صورت حال دل ما بیخبری غم دل با تو نگویم که ندانی دردم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **