جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

دیده از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 154

غزل 154 ام از 6329 غزلیات

دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را

1 دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را بی بصیرت کی توان دیدن چنین تبریز را

2 هر چه بر افلاک روحانیست از بهر شرف می‌نهد بر خاک پنهانی جبین تبریز را

3 پا نهادی بر فلک از کبر و نخوت بی‌درنگ گر به چشم سر بدیدستی زمین تبریز را

4 روح حیوانی تو را و عقل شب کوری دگر با همین دیده دلا بینی همین تبریز را

5 تو اگر اوصاف خواهی هست فردوس برین از صفا و نور سر بنده کمین تبریز را

6 نفس تو عجل سمین و تو مثال سامری چون شناسد دیده عجل سمین تبریز را

7 همچو دریاییست تبریز از جواهر و ز درر چشم درناید دو صد در ثمین تبریز را

8 گر بدان افلاک کاین افلاک گردانست از آن وافروشی هست بر جانت غبین تبریز را

9 گر نه جسمستی تو را من گفتمی بهر مثال جوهرین یا از زمرد یا زرین تبریز را

10 چون همه روحانیون روح قدسی عاجزند چون بدانی تو بدین رای رزین تبریز را

11 چون درختی را نبینی مرغ کی بینی برو پس چه گویم با تو جان جان این تبریز را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را

شاعر شعر دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را چه کسی است ؟

شاعر شعر دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را چیست ؟

قالب شعر دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را غزل است

مضمون اصلی شعر دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر