دبیر جهاندیده از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 20

ابوالقاسم فردوسی

آثار ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

دبیر جهاندیده را پیش خواند

1 دبیر جهاندیده را پیش خواند بران پیشگاه بزرگی نشاند

2 بفرمود تا نامه پاسخ نوشت بیاراست چون مرغزار بهشت

3 ز بس بند و پیوند و نیکو سخن ازان روز تا روزگار کهن

4 چوگشت از نوشتن نویسنده سیر نگه کرد قیصر سواری دلیر

5 سخن گوی و روشن دل و یادگیر خردمند و گویا و گرد و دبیر

6 بدو گفت رو پیش خسرو بگوی که ای شاه بینا دل و راه جوی

7 مرا هم سلیحست و هم زر به گنج نیاورد باید کسی را به رنج

8 وگر نیستیمان ز هر کشوری درم خواستیمی ز هر مهتری

9 بدان تا تواز روم با کام خویش به ایران گذشتی به آرام خویش

10 مباش اندرین بوم تیره روان چنین است کردار چرخ روان

11 که گاهی پناهست و گاهی گزند گهی با زیانیم و گه سودمند

12 کنون تا سلیح و سپاه و درم فراز آورم تو نباشی دژم

13 بر خسرو آمد فرستاده مرد سخنهای قیصر همه یاد کرد

عکس نوشته
کامنت
comment