- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گشته سودای غمش هم درد و هم درمان مرا می تراود آب خضر از آتش پنهان مرا
2 ساخت اول حلقه زنجیرم از چشم غزال چون به صحرا برد سودای تو از زندان مرا
3 زد فلک از اخترم بر سر گل سرگشتگی بسکه دید از گردش چشم تو سرگردان مرا