گشته آیینه بیقرار خطت از اسیر شهرستانی غزل 380

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

گشته آیینه بیقرار خطت

1 گشته آیینه بیقرار خطت شده طوطی مگر شکار خطت

2 بهر مشق دل شکسته نویس می کشیدیم انتظار خطت

3 می توان خواند شرح گلشن راز از تماشای نوبهار خطت

4 هر که روزش سیه شود بیند سر خورشید در کنار خطت

5 کرد دامن پر از گل شب بو صبح آییه شد دچار خطت

6 برد یکباره عقل و هوش از من رنگ و بوی بنفشه زار خطت

7 آرزوی دگر نمانده مرا دل و جان می کنم نثار خطت

8 رحم کن رحم بر اسیر که باز شده دیوانه بهار خطت

عکس نوشته
کامنت
comment