علما از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 32

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

علما جز امین دین نبوند

1 علما جز امین دین نبوند چون نیابند امان امین نبوند

2 چشم سر ملک و چشم سِر دین است آن جهان بین و این نهان بین است

3 این و آن هردو یار یکدگرند هم خزان هم بهار یکدگرند

4 ملک و دین را سری که بی‌خردست راست چون حال دیوچه و نمدست

5 سدّ خردان ز روی لاد آمد سدّ دولت سداد و داد آمد

6 ملک و دین را در این جهان و در آن صدق و عدل است روی و پشتیوان

7 شاه را چون سداد نبود یار ملک او باد دان به ملک مدار

8 هرکجا صدق دین و دل زنده‌ست هرکجا عدل، ملک پاینده‌ست

9 شاه چون جفت داد گشت و سداد ورنه ملکش بُوَد چو ملکت عاد

10 نه بگفته است صادق‌الوعدی کاقتدوا بالذین من بعدی

11 چون به صدق و به عدل هر دو به هم عقد بستند کار شد محکم

12 هردو یکتا شدند از پی سود بی‌زیان اقتدا درست نمود

13 نه بمانده است زنده جاویدان جور مروان و عدل نوشروان

14 ملک دو جهان به زیر پای آری گر هوا را ز دست بگذاری

15 هرکه پرهیزگار و خرسندست تا دو گیتی است او خداوندست

16 چون خرد افسر و تقی شد گاه خواندت جبرئیل شاهنشاه

عکس نوشته
کامنت
comment