- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقیا! خیز و بیار آن آب رنگ آمیز را وان حریف تلخ شیرین کار شورانگیز را
2 جز حدیث رندی و قلاّشی از رندان مپرس ما چه می دانیم رسم توبه و پرهیز را
3 گو بیا از عاشقان آموز اندر نیم شب کیست کاین معنی بگوید زاهد شب خیز را
4 تا بریزاند ز تب غم را ز دل سرخاب نوش بر سر سرخاب رو تا بنگری تبریز را
5 وه که جانم را به تنگ آورد از جور فلک گو به دست مهر راند زخم تیغ تیز را
6 ساقیا! در ده ز سرجوش سعادت ساغری تا به مستی بشکنم این چرخ محنت بیز را
7 خیز و خاک کوی میخانه به دست آور جلال! تا بدو روشن کنی این دیده خونریز را