ساقیا! خیز و بیار آن آب رنگ آمیز از جلال عضد غزل 4

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

ساقیا! خیز و بیار آن آب رنگ آمیز را

1 ساقیا! خیز و بیار آن آب رنگ آمیز را وان حریف تلخ شیرین کار شورانگیز را

2 جز حدیث رندی و قلاّشی از رندان مپرس ما چه می دانیم رسم توبه و پرهیز را

3 گو بیا از عاشقان آموز اندر نیم شب کیست کاین معنی بگوید زاهد شب خیز را

4 تا بریزاند ز تب غم را ز دل سرخاب نوش بر سر سرخاب رو تا بنگری تبریز را

5 وه که جانم را به تنگ آورد از جور فلک گو به دست مهر راند زخم تیغ تیز را

6 ساقیا! در ده ز سرجوش سعادت ساغری تا به مستی بشکنم این چرخ محنت بیز را

7 خیز و خاک کوی میخانه به دست آور جلال! تا بدو روشن کنی این دیده خونریز را

عکس نوشته
کامنت
comment