- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست وین دلم را طاقت اندیشهٔ ایام نیست
2 پختهٔ عشقم شراب خام خواهی زان کجا سازگار پخته جانا جز شراب خام نیست
3 با فلک آسایش و آرام چون باشد ترا چون فلک را در نهاد آسایش و آرام نیست
4 عشق در ظاهر حرامست از پی نامحرمان زان که هر بیگانهای شایستهٔ این نام نیست
5 خوردن می نهی شد زان نیز در ایام ما کاندرین ایام هر دستی سزای جام نیست
6 تا نیفتد بر امید عشق در دام هوا کاین ره خاصست اندر وی مجال عام نیست
7 هست خاص و عام نی نزدیک هر فرزانهای دانهٔ دام هوا جز جام جان انجام نیست
8 جاهلان را در چراگه دام هست و دانه نی عاشقان را باز در ره دانه هست و دام نیست