1 ساقیا از روی لطف بیکران ساغر می ده به دست عاشقان
2 می به زاهد گر دهی ضایع شود می بخ رندی ده که می نوشد به جان
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 حضرت او را به او بینیم ما لاجرم او را نکو بینیم ما
2 آب چشم ما به هر سو رو نهاد غرق دریا مو به مو بینیم ما
1 پادشاه و پادشاهی ما و درویشی ما عاقلان و آشنائی ما و بی خویشی ما
2 در میان عشقبازان ما کمیم از هر یکی از کمی ماست در عالم همه بیشی ما
1 ما حبابیم و عین ما دریا نظری کن به عین ما در ما
2 بندهٔ حضرت خداوندیم به جمال و کمال بی همتا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به