جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

صنما از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3140

غزل 3140 ام از 6329 غزلیات

صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری

1 صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری قمرا می‌رسد تو را که به خورشید بنگری

2 همه عالم چو جان شود همگی گلستان شود شکم خاک کان شود چو تو بر خاک بگذری

3 تن من همچو رشته شد به دلم مهر کشته شد چو به سر این نوشته شد نبود کار سرسری

4 چو سحر پرده می‌درد تو پس پرده می‌روی چو به شب پرده می‌کشد تو به شب پرده می‌دری

5 صنما خاک پای خود تو مرا سرمه وام ده که نظر در تو خیره شد که تو خورشیدمنظری

6 رخ خوبان این جهان همه ابرست و تو مهی سر شاهان این جهان همه پایست و تو سری

7 چو درآمد خیال تو مه نو تیره شد بگفت چه عجب گر تو روشنی که از او آب می‌خوری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری

شاعر شعر صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری چه کسی است ؟

شاعر شعر صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری چیست ؟

قالب شعر صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری غزل است

مضمون اصلی شعر صنما بر همه جهان تو چو خورشید سروری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر