ای سنایی خواجگی در عشق جانان از سنایی غزنوی غزل 81

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

ای سنایی خواجگی در عشق جانان شرط نیست

1 ای سنایی خواجگی در عشق جانان شرط نیست جان اسیر عشق گشته دل به کیوان شرط نیست

2 «رب ارنی» بر زبان راندن چو موسی روز شوق پس به دل گفتن «انا الا علی» چو هامان شرط نیست

3 از پی عشق بتان مردانگی باید نمود گر چو زن بی همتی پس لاف مردان شرط نیست

4 چون اناالله در بیابان هدی بشنیده‌ای پس هراسیدن ز چوبی همچو ثعبان شرط نیست

5 از پی مردان اگر خواهی که در میدان شوی صف کشیدن گرداوبی گوی و چوگان شرط نیست

6 ور همی دعوی کنی گویی که «لی صبر جمیل» پس فغان و زاری اندر بیت احزان شرط نیست

7 چون جمال یوسفی غایب شدست از پیش تو پس نشستن ایمن اندر شهر کنعان شرط نیست

8 ور همی دانی که منزلگاه حق جز عرش نیست پس مهار اشتر کشیدن در بیابان شرط نیست

عکس نوشته
کامنت
comment